آن چیست که یکی است و همیشه با تو است؟ 2 - عجایب جنگل بی پایه دیدم، عجایب چادر بی سایه دیدم، بدیدم صنعت پروردگارم، دوتا سوداگر بی مایه دیدم.
3- عجایب صنعتی دیدم در این دشت، درخت پرگلی بی سایه میگشت؟
4- آن چیست که از میان آب می گذرد، ولی خیس نمی شود؟ 5- آن چیست که نمیتوانید ببینیدش، یا بچشیدش، یا با دستتان لمسش بکنید، ولی برای همه تان لازم است و همه جا هست؟
6 - آن جسم عجب چیست که بر چرخ پدید است گه پرده ماه است و گهی حاجب شید است؟
7- نه دست دارد، نه پا دارد، از همه جا خبر دارد!
8- آن چیست که تا آسمان نگرید، اشکش روان نمی شود؟ 9- آن چیست که نه دست دارد و نه پا، در همه جای زمین است و نمی رود به هیچ جا؟ 10- آن چیست که نه دست دارد، نه پا، نه استخوان دارد، نه گوشت، ولی همیشه راه میرود و و هیچ وقت هم خسته نمی شود؟
11- آن چیست که خودش آب، دُشمنش آب؟ 12- آن کدام دوبرادرند که در زیر یک کوه زندگی میکنند،و هیچ وقت خانه یکدیگر را نمی بینند؟
13- آن کدام شب تاریک است که در میان روز دیده میشود؟
14- این سر کوه، اَرّه اَرّه آن سر کوه، اَرّه اَرّه میان کوه، گوشت بره!